آموزشگاه موسیقی

آموزش موسیقی، توضیح و مفاهیم

آموزش موسیقی بدون در نظر داشتن مفهوم موسیقی و درک صحیحی از آن بی فایده است، لذا در ادامه تلاش میشود مفهومی از موسیقی را  ارائه دهیم که برای آموزش موسیقی امری ضروری است. موسیقی بخش از زندگی بشری است که همه انسان ها بدان عشق می ورزند و همه ساله تعداد زیادی از علاقه مندان آن را می آموزند و از آن لذت می برند.

آموزش موسیقی

تعریف موسیقی

برای آموزش موسیقی خوب است کمی اصطلاحات موسیقی را نیز بدانیم.

موسیقی

موسیقی یا موزیک به فرانسوی :( musique) که در فارسی به آن خُنیا هم گفته می‌شد، یکی از فعالیت‌های بشری است که بن مایه تشکیل‌دهنده آن، صدا و سکوت است.عناصر اصلی تشکیل دهنده موسیقی شامل نواک (تعیین‌کننده ملودی و هارمونی) و ریتم است.

آموزش موسیقی در ایران

آموزش موسیقی در ایران نیز از قرن ها پیش متداول بوده و هر دوره ای دارای سبکی خاص بوده است. خُنیا از ریشه «خونیاک» زبان پارسی میانه و «هو نواک» اوستایی است که خود آن از دو بخش تشکیل شده: «هو» به معنای نیک، زیبا، خوش (برای نمونه در واژهٔ «هومن» به معنای نیک‌اندیش، و «نواک» به معنای نوا. در کل هونواک، خونیاک و خنیا به معنی «نوای خوش» است. موسیقی را هنر بیان احساسات به وسیلهٔ آواها گفته‌اند که مهم‌ترین عوامل آن صدا و ریتم هستند و همچنین دانش ترکیب صداها به گونه‌ای که خوش‌آیند باشد و سبب انبساط و انقلاب روان گردد نیز نامیده می‌شود. واژهٔ موسیقی از واژه‌ای یونانی و برگرفته از واژهٔ (Mousika) μουσική و مشتق از واژهٔ Μοῦσαι می‌باشد.

موسیقی از نگاه بزرگان

عده زیادی از دانشمندان و بزرگان به موسیقی پرداخته اند و بسیاری از این نظریات در آموزش موسیقی، نقش بسزا داشته است.

  • افلاطون: موسیقی یک ناموس اخلاقی است که روح به جهانیان، و بال به تفکر و جهش به تصور و ربایش به غم و شادی و حیات به همه چیز می‌بخشد.
  • ارسطو: موسیقی حکمتی است که نفوس بشر از اظهار آن در قالب الفاظ عاجز است، بنابراین آن را در قالب اصوات ظاهر می‌سازد.
  • ابونصر فارابی: موسیقی علم شناسایی الحان است و شامل دو علم است؛:علم موسیقی عملی و علم موسیقی نظری.
  • ابوعلی سینا: موسیقی علمی است ریاضی که در آن از چگونگی نغمه‌ها از نظر ملایمت و سازگاری، و چگونگی زمان‌های بین نغمه‌ها بحث می‌شود.
  • افلاطون: موسیقی روح انسان را مناسب و هماهنگ می‌کند و استعداد پذیرش عدالت را در وی برمی‌انگیزد.
  • بتهوون: موسیقی مظهری است، عالی‌تر از هر علم و فلسفه‌ای. موسیقی هنر زبان دل و روح بشر و عالی‌ترین تجلی قریحهٔ انسانی است.
  • بتهوون: آنجا که سخن از گفتن بازمی‌ماند موسیقی آغاز می‌شود.
  • لئوپددوفن: ریشه موسیقی به عهد کهن ارتباط دارد. در واقع همان روزی که انسان توانست برای نخستین بار خوشی‌ها ورنج‌های خود را با صدا نمایش دهد، مبدأ موسیقی به‌شمار می‌آید.
  • ابن خردادبه (به نقل از یحیی بن خالدبن برمک): موسیقی آن است که تو را شاد کند و برقصاند و بگریاند و اندوهگین کند و جز آن هر چه باشد رنج و بلاست.
  • ابن خردادبه: موسیقی ذهن را لطیف و خوی را ملایم و جان را شاد و قلب را دلیر و بخیل را بخشنده می‌کند، آفرین بر خردمندی که موسیقی را پدید آورد.
  • هگل: آنچه موسیقی متعلق به خود می‌داند، همان اعماق زندگانی درون شخص است. موسیقی هنر خاص روح است و به‌طور مستقیم به روح خطاب می‌کند.
  • واگنر: من موسیقی را تنها وسیله لذت گوش به‌شمار نمی‌آورم، بلکه آن را محرک قلب و مهیج احساسات می‌دانم. موسیقی عالی‌ترین هنرهاست. موسیقی متعلق به دل است و جایی که دل نیست موسیقی هم وجود ندارد.
  • نیچه: تمام پدیده‌ها در مقایسه با موسیقی تنها نمادند «زایش تراژدی».
  • نیچه: زندگی بدون موسیقی اشتباهی بزرگ بوده‌است.

آموزش موسیقی

تاریخچه موسیقی

موسیقی نیز دارای تاریخی است که بسیاری از مورخان هنر و علم بدان پرداخته اند و موسیقی ادوار زیادی را گذارنده تا به این درجه رسیده است. آموزش موسیقی از ادوار بسیار قبل وجود داشته و بشر تقریبا در همه ادوار با موسیقی همراه بوده است. ریشه های اصلی موسیقی در ایران و یونان بوده است و غربی ها طبق روایت های تاریخی موسیقی جدی و هنری تقریباً مدون خود را از سده چهارم میلادی شروع كردند و قدیسی موسیقی را از طریق كلیسا به اهمیت ویژه رساند. موسیقی این دوره اغلب مذهبی و محدود به آثار خاصی در ارتباط با حكایت ها و دستورالعمل های كتاب مقدس (انجیل) و خواندن سروده های آن بوده است. البته پیش از قرن چهارم میلادی هیچگونه اطلاع صحیحی از وضع موسیقی در دست نیست، تنها از كتابهایی كه از آن زمان به یادگار مانده بخصوص در نوشته های پیروان مسیح نام آوازی كه مربوط به روایات مسیح پیش از حركت و صعود به كوه زیتون است ذكر شده است. تا آن زمان موسیقی بصورت مونوفونی (یك صدایی) بوده و از سده نهم میلادی پولیفونی (چند صدایی) در موسیقی مورد استفاده قرار میگیرد و به تدریج تحولی در صدا دهی موسیقی به وجود می آید. تا قرن هفدهم موسیقی مطلقاً در اختیار اشراف و دربار ها و بخصوص كلیسا بوده بطوری كه اگر گروه های ذكر شده حمایت و پشتیبانی خود را اواسط قرن هفدهم كم كم و به تدریج موسیقی از تسلط كلیسا و دربار خارج میشود و با حضور باخ كه از موسیقیدانان بنام آلمانی است شمایل و كارآیی این هنر رو به تغییراتی می گذارد، البته باخ در اختیار كلیسا و اشراف بوده و حقوق دریافت می كرده اما تحولی عظیم در موسیقی غرب ایجاد نمود.

موسیقی در قرن جدید

آموزش موسیقی در دوره های مختلف به صورت های گوناگون و به شکل های مختلف بوده است و هر کشوری با سبک و سیاق خود به آموزش موسیقی می پرداخته است. قرن 17 مقارن با یك سلسله تحولات بزرگ موسیقی است و در حقیقت هنر جدی و كلاسیك موسیقی از ابتناء، این دوره شروع میشود. دوره باروك (م 1750 – 1600 ): باروك در اصل به سبك معماری متعلق به قرون 17-18 و یا دقیقتر از سال 1600 تا سال 1750 میلادی در آلمان و اتریش اطلاق می شد و بر همین زمینه گاهی موسیقی همان دوره را نیز چنین نامیده اند. كلمه باروك احتمالاً از نام نقاش ایتالیایی كنت باروچیو مأخوذ است كه سبكی خشن در هنر نقاشی داشته است. برخی از هنر شناسان و محققین فرانسوی این اصطلاح را برابر با زشتی، زمختی و ناهنجاری در هنر گرفته اند. موسیقی باروك، موسیقی متداول بین سال های ذكر شده می باشد كه تقریباً دارای هارمونی در هم برهم و مدگردی خشن و ناهنجار و غیر طبیعی بوده است. آهنگسازان مشهور این دوره سباستیان باخ، فیلیپ امانوئل باخ، جورج فردریك هندل، آنتونیو ویوالدی و تعدادی دیگر می باشد. در طول قرن های متمادی نظریات زیادی درباره موسیقی داده شده و هنرمندان زیادی در این باره به نظریه پردازی پرداخته اند تا آموزش موسیقی رشد و تعالی داشته باشد و به درجه ای بالاتر برسد.

آموزش موسیقی

نظریات زیبایی شناسی درباره موسیقی

سه نظریه زیبایی‌ شناسی دربارهٔ موسیقی وجود دارد:

  • موسیقی به مثابه زبان احساسات
  • موسیقی به مثابه نماد احساس
  • ذات موسیقی صدا و حرکت است

بسیاری از پدیده‌های طبیعی مانند آبشار و وزش باد از میان برگ‌های درختان و نوای طبیعی موسیقی ایجاد می‌کنند. پس باید بپذیریم موسیقی پدیده‌ای است در فطرت آدمی. از آنجا که موسیقی، یکی از زیر مجموعه‌های فرهنگ در همه جوامع وجود دارد و گاه با افسانه‌ها و حکایت‌ها و احساسات آمیخته شده‌است.

تقسیم موسیقی و آموزش موسیقی

موسیقی نیز دارای تقسیم بندی است و بزرگان موسیقی تلاش کرده اند تا دنیای گسترده موسیقی را طبقه بندی نمایند: موسیقی به روش‌های بسیاری تقسیم‌بندی می‌شود.

بر اساس دورهٔ هنری پیدایش :

  1. موسیقی قرون وسطی
  2. موسیقی رنسانس
  3. موسیقی دوره باروک
  4. موسیقی کلاسیک
  5. موسیقی رمانتیک
  6. موسیقی مدرن
  7. موسیقی معاصر

بر اساس ساختار آواشناسی :

  1. کوانتو تونیک (موسیقی دارای نت‌های جداگانه مشخص با فاصله موسیقایی)
  2. استریم تونیک (موسیقی بدون فواصل - موسیقی دارای نت های پیوسته)

بر اساس ساختار گام|گامها :

  • گام کروماتیک
  • گام دیاتونیک

بر اساس تعداد نت‌ها در گام:

  • پنتاتونیک یا پنج صدایی (مانند موسیقی ژاپن)
  • مونوتونیک یا تک صدایی (مانند برخی سازهای تک‌نت همچون برخی شیپورهای نظامی یا سوت‌سوتک)
  • هگزاتونیک

از دیدگاه ضرب آهنگ :

  • موسیقی بی‌ضرب - آن است که دارای وزنی آشکار نباشد که نمونهٔ آن برخی آوازهای موسیقی ایرانی هستند.
  • موسیقی آهنگین یا رِنگ (Rhythmic) :به موسیقی‌هایی گفته می‌شود که دارای وزن باشد، مانند آهنگ‌هایی که برای رقص ساخته شده باشد، پیش‌درآمد، مارش و غیره.
  • لارگو (خیلی آرام و آهسته)
  • آداجیو (آهسته)
  • پرستو(خیلی تند)
  • آلگرو (تند)
  • آندانته(معمولی)
  • آلگرتو

از دیدگاه ناحیه پیدایش :

  • موسیقی بومی
  • موسیقی نواحی
  • موسیقی شرقی
  • موسیقی غربی
  • موسیقی ایرانی
  • موسیقی عربی
  • موسیقی فلامنکو
  • موسیقی کانتری

(و بسیاری نواحی دیگر)

از دیدگاه خاستگاه معنایی-کلامی و جایگاه اجتماعی :

  • موسیقی مذهبی
  • موسیقی آیینی (به عنوان مثال موسیقی عرفانی یا موسیقی صوفی گری، موسیقی عروسی یا عزا)
  • موسیقی بلوز
  • موسیقی پاپ
  • موسیقی راک
  • موسیقی کودک
  • نوحه خوانی
  • تواشیح

از لحاظ اولویت کلام با ساز :

  • موسیقی کلامی
  • موسیقی بی‌کلام

از دیدگاه کاربردی :

  • موسیقی درمانی مانند موسیقی زار جنوب ایران یا موسیقی‌های مخصوص آرامش و مدیتیشن
  • موسیقی رقص
  • موسیقی فیلم
  • موسیقی نظامی (مارشه)

از لحاظ سازبندی (ارکستراسیون) و آوایی :

  • موسیقی تک سازی (Solo)
  • موسیقی سمفونیک
  • موسیقی اپرا
  • دو نوازی (دوئت)
  • سه نوازی (تریو)
  • چهارنوازی (کوارتت)
  • موسیقی تلفیقی (فیوژن)
  • موسیقی ضربی
  • موسیقی آرشه‌ای (مانند کوارتت زهی، گروه سازهای بادی)
  • موسیقی آوایی(وکال - مانند آثار ارکستر آوازی تهران یا گروه کر کلسیا)

بر پایه فرم موسیقی :

  • سونات
  • سمفونی
  • پرلود(پپش درآمد)
  • مینوئت
  • پیشنوا (اُورتور)
  • کنسرتو
  • لایتموتیف یا نغمه معرف (leitmotiv به معنی نغمهٔ راهبر یا شاخص)

آموزش موسیقی

سبک های موسیقی و آموزش موسیقی

هنگام آموزش موسیقی با کلمه سبک آشنا خواهید شد که موسیقی دانان این گونه تعریفش کرده اند. سبک، گونه یا ژانر موسیقی یک مقوله یا نامی قراردادی است که برای توصیف صفات قطعه‌هایی از موسیقی که متعلق به رسوم مشترک هستند یا دسته‌ای از قراردادها است، به کار می‌رود. موسیقی می‌تواند از طرق بی‌شماری در سبک‌های گوناگون تقسیم شود. ماهیت هنری موسیقی به این معنی است که این گونه طبقه‌بندی‌ها عمدتاً قراردادی و بحث‌برانگیز هستند، و احتمال همپوشانی نام سبک‌های متفاوت وجود دارد. الگوهایی که گاه برای رده‌بندی سبک‌های موسیقی استفاده می‌شود عبارت هستند از سه رده اصلی: موسیقی هنری، پرطرفدار (پاپ) و سنتی. الگوهای تفکیک‌کننده دیگر نیز عبارت هستند از: برهه زمانی، ریشه‌های منطقه‌ای و ملی. تکنیک اجرا و نحوه انتخاب سازها، ریشه‌های در هم آمیخته شده، کارکردهای اجتماعی.

تئوری موسیقی و آموزش موسیقی

یکی دیگر از مباحث آموزش موسیقی تئوری موسیقی است که به این شکل تببین شده است : تئوری موسیقی به انگلیسی : (Music theory) نظریه‌ای دربارهٔ قواعد، اصطلاحات و نحوهٔ اجرای موسیقی است. تئوری موسیقی از قرنهای گذشته ابداع شده و به تدریج تکامل یافته‌است. تئوری موسیقی، شاخه‌ای تخصصی از رشته موسیقی است که شامل شناخت کلیه قواعد، علامات و آشنایی با انواع صدای نت‌ها، فاصله‌ها، ترکیب میزان ها، ریتم، گام، پرده‌های موسیقی و ... می‌باشد. اهمیت «تئوری موسیقی» به قدری است که از نظریه دانان این رشته به عنوان (تئوریسین موسیقی) نام می برند. صدا و ریتم مهم ترین عناصر تئوری می‌باشند. اهمیت اصوات در موسیقی مانند اهمیت رنگ در نقاشی است. ولی از هر صوتی نمی‌توان در موسیقی استفاده کرد. در فیزیک صوت، صداها به دو دسته تقسیم می‌شوند. صداهای موسیقایی را ارتعاشات منظم و صداهای غیر موسیقایی را ارتعاشات نامنظم می نامند. آموزش موسیقی در کشورهای مختلف متفاوت است و در بعضی از کشورهای شرقی و ایران آموزش «سینه به سینه» هم وجود داشته ولی امروزه آموزش علمی و عملی تئوری و سلفژ از دروس بنیادین مراکز آموزشی است.

آموزش موسیقی و ملودی

ملودی، یکی از عبارتی که در آموزش موسیقی بسیار به کار می رود:  ملودی (Melody) برگرفته از واژه‌ای یونانی و به معنی آهنگ و نوا (آواز) است. ملودی از تسلسل منظم اصوات و نواها شکل می‌گیرد و دارای خصوصیاتی چون ریتم، فرم، زیبایی و بافت است تا یک جمله کامل موسیقایی شکل بگیرد. ملودی در کشورهای مختلف و دوره‌های زمانی متفاوت بوده و ارتباط مستقیم با گام، مد و مقام همان منطقه دارد. قاعده مشخصی برای ملودی نویسی وجود ندارد و در ملودی‌های کلاسیک، پاپ و محلی از جملاتی چهار میزانی یا کمتر و یا بیشتر استفاده می‌شود ولی به‌ طور کلی ملودی‌های چهار میزانی از محبوبیت بیشتری برخوردار است.

گام و و آموزش موسیقی

یکی دیگر از اصطلاحات در آموزش موسیقی گام است: گام (Scale) به توالی منظم نت‌ها در محدوده یک اکتاو گفته می‌شود. مثلاً در گام دو ماژور حرکت از نت دو شروع شده و پس از پیمودن منظم درجات به نت هشتم (اکتاو) می رسد. تعداد درجات گام در بعضی از کشورها ممکن است با هم تفاوت داشته باشند. مثلاً گام پنج درجه‌ای یا پنتاتونیک (Pentatonic scale) در چین و ژاپن دارای درجات ویژه خود است. گام بر اساس نت اول نام‌گذاری می‌شود. گام بر دو نوع است : گام دیاتونیک (Diatonic Scale) و گام کروماتیک (Chromatic Scale)