درآموزش سه تار رعایت چهار اصل کلّی ضروری است:
در این بخش با اصول آموزش سه تار آشنا می شوید تا ضمن نواختنِ درست و با کیفیت، از عوارض ناخواسته بدنی کارنوازندگی نیز پیشگیری کنید.
برای سهولت یادگیری سه تار و سازهای دیگر، انگشت های دست را به این ترتیب نام گذاری می کردند: کوچک ترین انگشت دست انگشت کوچک یا خِنصِر، انگشت کناریِ آن انگشت حلقه یا بِنصِر، انگشت میانی انگشت وُسطا یا مِهین، انگشت بعدی انگشت اشاره یا سَبّابه و پنجمین انگشت انگشت شَست یا ابهام.
درآموزشگاه موسیقی با نگارش نخستین کتاب های آموزشی موسیقی و برای مشخص کردن و ثبت سریع و آسان انگشت گذاری در نُت نویسی ها انگشت های دست را به این ترتیب شماره گذاری کردند: انگشت اشاره با شماره 1، انگشت میانی با شماره 2، انگشت حلقه با شماره 3، و انگشت کوچک با شماره 4، در نُت نویسی ها می توان اعداد را به صورت فارسی یا انگلیسی نوشت. انگشت شَست هم اغلب با علامت اختصاریِ + و گاه با حرفِ ش نشان داده می شود.
هر سازی با وسیله ای خاص به صدا در می آید که به آن مضراب، زخمه یا زَنِه می گویند. مضراب های سازهای مختلف می توانند جنس و شکل هایی متنوع داشته باشند. سه تار را با ناخن انگشت اشاره یا سَبّابِه دست راست می نوازند. با خم کردن انگشت و حرکت دادن آن، گوشه نوک ناخنی که تقریباً سه میلی متر بلندتر از نوک انگشت است به سیم ها می خورد و سه تار به صدا در می آید. برای مشخص کردن آن بخش از ناخن که به سیم می خورد می توان سطح ناخن انگشت اشاره دست راست را به صورت یک صفحه ساعت فرض کرد. در این فرض آن بخش بین ساعت دَه و یازده قرار دارد. ناخن یا مضراب سه تار با استفاده از سوهان به دو شکل کلّی ِتخت و منحنی در می آید که هر یک صدادهیِ متفاوتی دارند. شکل مضراب به شیوه نوازندگی و سلیقه نوازنده در صدادهیِ ساز بستگی دارد و می تواند به یکی از چهار شکلِ منحنی، منحنیِ مایل، تخت، تختِ مایل، و یا شکلی ترکیبی و برگرفته از چهارشکل اصلی می باشد.. مضراب انگشتی یا ناخن مصنوعی را هم می توان به یکی از این چهار شکل ساخت یا تهیه کرد. گفتنی است که نوازندگان محلی قشقایی، سه تار را مانند تار، ولی با مضراب طَلقی و پلاستیکی، می نوازند.
در آموزش سه تار، چنان که گفتیم، ناخن انگشت اشاره دست راست به عنوان مضراب به کار می رود و بهتر است این اصل حتی هنگام آموزش اشخاصِ چپ دست هم رعایت شود. دست راست را به صورت مشتِ نیمه باز طوری روی صفحه سه تار بگذارید که نوک انگشت های سوم و چهارم در کنار هم و روی قسمت پایینیِ صفحه که به ران پا نزدیک است قرار گیرند و کناره بیرونیِ بند اول انگشت شَست هم به قسمت بالاییِ صفحه تکیه کند. انگشت های سوم و چهارم باید بدون فشار و تغییر شکل درمَفصلِ نوکِ انگشت به صورت محدّب و با حالت طبیعی شان روی صفحه قرارگیرند. انگشت میانی آزاد است و انگشت اشاره هم با باز و بسته شدن از مَفصلی که انگشت را به کف دست وصل می کند حرکت می کند و گوشه نوک ناخنِ انگشت اشاره به سیم ها ضربه می زند. انگشت اشاره پس از برخوردِ ناخن ها با سیم یا سیم ها در نرمیِ زیر انگشت شَست متوقف می شود. توجه داشته باشید که ناخن اصلاً سیم را نمی کَند بلکه به آن ضربه می زند. ناخن هنگام تا شدنِ انگشت و نیز باز شدنِ آن به سیم می خورد و این دو حرکت را، به ترتیب، مضراب راست و مضراب چپ می گویند.
زیر و بمیِ صدای حاصل از سیمی که در سه تار فاصله خَرَک یا شیطانک کشیده شده است با اندازه طول سیمِ مرتعش تناسب دارد. یعنی در یک کشش ثابت و با کم شدن طول سیمِ مرتعش صدای زیرتر می شود و برعکس. هنگام نوازندگی، انگشت های دست چپ، با گرفتن سیم در محل پرده ها، طول سیمِ مرتعش را کم می کنند. برای این منظور، دسته سه تار را طوری در دست بگیرید که دست چپ حالت مشتِ نیمه باز داشته باشد و دسته روی بزرگ ترین بند انگشت اشاره قرار بگیرد. انگشت اشاره به شکل ِتقریباً نیم دایره خم می شود و نوک انگشت، عمود بردسته، سیم را به پشت پرده مورد نظر فشار می دهد. مَفصلِ دو بندِ انگشت شَست هم در پشت دسته به همان پرده تکیه می کند. انگشت های شَست و اشاره نباید هیچ فشار اضافه ای را به دسته وارد کنند و باید فضای خالیِ کوچکی بین دو انگشت شَست و اشاره در پشت دسته سه تار باقی بمانَد. انگشت های اول تا چهارم ِ دست چپ هم باید بدون فشار و تغییر شکل در مَفصلِ نوکِ انگشت ها شکل محدّب و طبیعی شان را حفظ کنند تا پنجه، با چابکی، امکان حرکت و تغییر وضعیت را روی دسته داشته باشد. وقتی یک انگشت روی دسته قرار می گیرد باید دقت کرد انگشت یا انگشت های پیشین برداشته نشوند. مثلاً وقتی انگشت سوم روی دسته قرار می گیرد انگشت های اول و دوم باید در محلِ خود و در پشتِ پرده باقی بمانند.
واژه ارگونومی(ergonomics) در اواسط قرن نوزده توسط یک دانشمند لهستانی ابداع شد. ارگونومی به معنای تدبیر انجام کار و مهندسی محیط کار است و از دو جزءِ ergo به معنای کار و nomos به معنای قاعده و رَوش تشکیل شده است که ریشه یونانی دارند. ارگونومی با توجه به آناتومی بدن انسان و با بهره گیری از علم بیومکانیک سعی دارد ابزارها و وسایل را طوری طراحی کند که باعث افزایش بهره وری، کار آمد شدن ابزارها، و حفظ سلامتی و کاهش خستگیِ کاربَر شوند.
مهم ترین موضوع در ارگونومی سه تار تناسبِ آن با جثه نوازنده است. ساختن سه تارهایی با اندازه های دو سوم یا سه چهارمِ معمولی رواج چندانی ندارند ولی با توجه به آناتومی دست ها، جثه، سن و جنسیتِ نوازنده می توان سه تارِ کاسه بزرگ یا کاسه کوچک انتخاب کرد تا اندازه صفحه و کاسه با بزرگیِ دست، و اندازه ساز با بزرگی و ساختار بدن تناسب داشته باشد. با این حال، به اصطلاح، خوش دست باشد و انگشت گذاری و حرکت دست چپ یا پنجه کاری به آسانی و روانی صورت گیرد. تیزی و ناهمواریِ حاشیه و دورِ صفحه سه تار را نیز با نصب زِوار باید به حالت گِرد و هموار درآورد تا ساعد در نزدیکی مچِ دست راست بتواند به راحتی به صفحه تکیه دهد.
به هنگام آموزش سه تار باید دقت کنید که ارتفاع صندلی باید به اندازه ای باشد که رانِ پای نوازنده به موازات زمین قرار گیرد و کاسه سه تار استقرار و ثبات خوبی داشته باشد و دست راست و مضراب از فضای کافی برای حرکت برخوردار شود. هنگام تمرین از صندلی پشتی دار استفاده کنید تا عضلات پشت و کمر خسته نشوند. ارتفاع پشتی صندلی بهتر است تقریباً دو برابر عمقِ کفی یا نشیمن صندلی باشد. زاویه مطلوب بین کفی صندل و پشتیِ آن حدود 105 درجه است و پشتی در ناحیه کمر باید دارای برجستگی باشد تا قوس طبیعیِ کمر را پُر کند. صندل نباید تکیه گاهِ ساعد داشته باشد و کفیِ آن بهتر است نرم وراحت با لبه گِرد باشد تا خون رسانی به پاها به طور طبیعی انجام گیرد. برای اجرای کنسرت و نوازندگی درصحنه، به مدت محدود، می توان ازصندلی بدون پشتی یابا پشتیِ کوتاه استفاده کرد چرا که نوازنده برای تسلط بیشتر بر ساز مختصری به جلو خم می شود و نیازی به پشتی ندارد. صحنه کنسرت نیز با این کار ظاهرِ بهتر و چشم نوازتری پیدا می کند.
سعی کنید از صندلی مناسب برای نوازندگی استفاده کنید تا نیازی به کاربردِ زیرپایی نباشد ولی اغلب کودکان و خانم ها به زیرپایی نیاز دارند. ارتفاع زیرپایی باید قابل تنظیم باشد و لایه لاستیکیِ نرم ومشبّکی روی ان قرار گیرد. سزح زیرپایی هم شیب ملایمی به طرف مچ پا داشته باشد تا عضلات و تاندون ها پا دچار کشیدگی و خستگی نشوند. های زیرپایی باید لاستیکی و هم تراز باشند تا بدون سُر خوردن و لَقّی به صورت متعادل روی هر سطحی قرار گیرند.
ارتفاع پوپیتر و زاویه صفحه نگهدارنده آن باید قابل تغییر و تنظیم اشد تا عضلات گردن، بدون خستگی و به راحتی، سرِ نوازنده را در زاویه مطلوب نگه دارند. پایه های پوپیتر نیز باید هم تراز باشند و وزن و سازه آن طوری محاسبه و طراحی شود که، بدون لرزش و لَقّی، صفحاتِ نُت را پیشِ روی نوازنده نگه دارد. منبع نوری که به پوپیتر تابانده می شود پشت یا بالای سرِ نوازنده باشد.
در آموزش سه تار باید به وضعیت و حالت کلّیِ بدن نیز توجه کنید زیرا هنگام نوازندگی در کیفیت اجرا و حتی حفظ سلامتی نوازنده تاثیر دارد:
کوک کردن نیز در بحث آموزش سه تار اهمیت زیادی دارد کوک کردن به معنای تنظیم و میزان کردن صدای ساز و هماهنگ کردن آن ها است به طوری که ساز آماده نواختن و صدادهی مطلوب شود. قدما کوک کردن را اِصطِخاب می گفتند. برای کوک کردن سه تار می توان دسته ساز را به ران پای چپ تکیه داد و یا با انگشت های سوم و چهارم دست سردسته را نگه داشت و بعد با انگشت های اول و دوم با فشار مختصر به بال های گوشی، آن را در جهت حرکت عقربه های ساعت پیچید تا سیم کمی شُل شود. سپس هم زمان با مضراب زدن به سیم، گوشی را آهسته در خلاف جهت حرکتِ عقربه های ساعت پیچید تا، با کشیده شدن سیم، زیراییِ (زیر و بَمی) مطلوبِ صدا بر اساس دیاپازُن یا کوک یک ساز دیگر و یا تجربه و ذوق نوازنده حاصل شود. گوشی را هم زمان با پیچاندنِ آن در سر پنجه با فشار ملایمی سفت کنید. هنگام کوک کردن بهتر است سیم را با مضراب چپ به صدا در آورید تا با ایجاد صدای شفاف و بدون اخوان کوک دقیق تری ایجاد شود. رعایت این موضوع هنگام استفاده از تیونِر نیز باعث می شود صداها و بسامدها تداخل نیابند.
عوامل مؤثر در کوک دقیق سه تار عبارتند از:
در بیشتر هم نوازی ها و گروه نوازی ها سیم اول یا سفید سه تار را برابر با صدای دیاپازُن «لا» (A) کوک می کنند که بسامد یا فرکانسی برابر با هِرتس دارد. سه سیم دیگر بر اساس و پایه زیرایی سیم اول تنظیم و کوک می شوند. سیم اول سه تار معادل نُت «لا»ی دیاپازُن کوک می شود ولی آن را نت «دو» فرض می کنند و سیمِ «دو» نیز می نامند. کوک سه تار در تک نوازی ها بستگی دارد به: دستگاه یا آوازی که اجرا می شود، صدادهی و رَنِگ صدای سه تار، صدای خواننده در صورت همراهی ساز با آواز و برخی عوامل دیگر. سه تار معمولاً قدری بَم تر یا کمتر ازدیاپازُن و بسته به ذوق و تجربه نوازنده کوک می شود. در این حالت، سه تار صدای بَم تر، گرم تر و پُر طنینی پیدا می کند و از خشکی و تیزی صدایش کاسته می شود و مضراب و پنجه نیز حرکت روان تر و سهل تری دارند. یکی از کوکی های متداول سه تار به اختصار « دو، سُل، دو، دو» گفته اند و نوشته اند. در این کوک، سیم سفید (اول) برابر با «دو»، سیم زرد (دوم) برابر با «سُل» سیک واخوان (سوم) برابر با «دو» و سیم بَم (چهار) برابر با «دو» است. کوک سیم سفید سه تار همیشه «دو» است وسیم زرد می تواند به فاصله چهارم درست یا پنجم درست پایین تر از سیم سفید، یعنی «سُل» یا «فا»، کوک می شود. سیم های واخوان و بَم، با توجه به نت های شاهد و ایست در دستگاه ها و آوازها و نیز براساس ذوق ابتکاری نوازنده ها، کوک های مختلفی می توانند داشته باشند. مثلاً کوک سه تار می تواند در شورِ لا «دو، سُل، لا، رِ» در راست پنجگاهِ فا «دو، فا، دو، دو» و در سه گاهِ لاکرُن «دو، سُل، لاکرُن، فا» باشد. احمد عبادی نزدیک به شصت نوع کوک مختلف را برای نوازندگی سه تار در دستگاه ها و آوازهای گوناگون ابداع و منتشر کرده است. سه کوک اصلی و متداول سه تار که همه دستگاه ها و آواز ها را می توان با آن ها نواخت، به ترتیبِ اهمیت، عبارتند از:
اصطلاح کوک بالا و کوک پایین در سه تار به میزان زیر و بَمیِ صدای ساز گفته می شود. یعنی هر قدر سه تار صدای زیرتری داشته باشد می گویند کوک بالایی دارد و هر قدر صدای آن بَم تر باشد می گویند کوک پایین تری دارد.صدای خوانندگان در محدوده های صوتی مختلفی قرار دارد. زنان و برخی از مران صدای زیر دارند و صدایشان در منطقه صوتی بالایی واقع شده است. در موسیقی ایرانی به صدای این خوانندگان چپ کوک می گویند. اغلب مردان صدای بم دارند و صدایشان در منطقه صوتی پایینی قرار دارد. به صدای این ها راست کوک گفته می شود. وجه تسمیه این دو اصطلاح گویا این است که نوازنده برای همراهی با خواننده زن گوشیِ ساز را به چپ می گرداند تا کوک پایین بیاید. به این ترتیب، اصطلاح چپ کوک و راست کوک متداول شد. شروع بیشتر مایه های چپ کوک از فاصله پنجم درست بالاتر ازمایه های راست کوک است. مثلاً دستگاه شور در چپ کوک یا شورِ رِ با کوک «دو، سُل، رِ، رِ» و در راست کوک یا شورِ سُل با کوک «دو،سُل، دو، فا» اجرا می شود.
اگر چه پرده بندی یا دستان شناسی به عمل پرده بستن بر روی دسته ساز گفته می شود ولی محاسبه و تعیین محل پرده ها را هم پرده بندی می گویند. در واقع، بهتر است این کار را پرده شناسی یا دستان شناسی نامید. ارتعاش آزاد چهار سیم سه تار کوک شده، به صورت دست باز، اصواتی با بسامد با فرکانس های معین تولید می کند. سیم ها در حالت دست باز با انگشت های دست چپ گرفته نمی شوند. برای تولید صدای های زیرتر با بسامد بالاتر باید سیم را با انگشت دست چپ گرفت و به پرده یا دستان مورد نظر مماس کرد و فشرد. در این حالت بخشی از سیم که در جلوی انگشت، یعنی بین خَرَک و انگشت، قرار می گیرد به ارتعاش در می آید و بخش دیگر که در پشت انگشت، یعنی بین شیطانک و انگشت، قرار دارد مرتعش نمی شود. اگر طول سیم سفید (اول) را درفاصله بین خَرَک و شیطانک xمیلی متر، و صدای حاصل از آن را نُت «دو» با فرکانس یا بسامد f هرتس فرض کنیم طول سیم برای به دست آوردن نت های هشت گانه یک اُکتاو در نظر گرفته می شود.