چه سازی را انتخاب کنم؟

 

انتخاب ساز

بسیار پیش می آید که افراد به موسیقی چه از جنبه نوازندگی و چه از جنبه خوانندگی علاقه مندند ولی نمیدانند چه سازی و یا چه نوع آوازی را باید انتخاب کنند و همواره این سوال در ذهن آنهاست که چه سازی را باید انتخاب کنم؟ و یا آواز سنتی برای صدای من بهتر است و یا آواز پاپ و حتی این موضوع به انتخاب سبک هم تعمیم پیدا میکند.

گاها با افرادی رو به رو میشویم که میان سبک های کلاسیک، ایرانی و پاپ نیز دچار سردرگمی هستند. در این مواقع بسیار دیده شده است که مشورت هایی غیرعلمی و از روی احساسات به ان ها داده شده و فرد مذبور بدون داشتن آگاهی های لازم بر طبق صحبت های غیرعلمی یک دوست فرزند خود را مجبور میکند که به نواختن سازی مشخص بپردازد که کاملا واضح است که این اجبار چه عواقب جبران ناپذیری را به دنبال خواهد داشت و در بسیاری از موارد باعث میشود فرد به کلی موسیقی را به کناری بگذارد و در درون حس کند که هیچگاه استعداد موسیقیایی نداشته است.

در مرحله اول مهم ترین مسئله ای که در این انتخاب تعیین کننده است، مسئله سابقه شنیداری است و فرد وقتی در معرض انواع موسیقی ها قرار گرفته باشد از لحاظ بصری و سمعی انواع سازها را دیده و صدایشان را شنیده باشد. در ناخودآگاه خود به قیاس میپردازد و بسیار درست تر انتخاب میکند.

متاستفانه در جامعه امروز به دلیل نشان داده نشدن سازهای ایرانی از جمله ( تار و سه تار، کمانچه، سنتور، قانون، قیچک و نی) و سازهای ایرانی چون( تنبور، دوتار، دیوان و باغلاما) و عدم آشناسازی مردم با فرهنگ اصیل و هویت ایرانی متقاضیان فراگیری ساز، پیوسته تمایل به نواختن سازهایی چون گیتار، پیانو و ویلن دارند و حتی در موارد بسیار بسیار زیادی اصلا نام بسیاری از سازهای .... ایرانی را هم نشنیده اند که این خود جای نگرانی بسیار دارد.

علی ای الحال بحث های حاشیه ای را کنار میگذاریم و سعی میکنیم  از اصل مطلب دور نشویم.

پس مهم ترین عامل سابقه شنیداری است که حتما باید فرد آن را کسب کند، که این مهم با رفتن به کنسرت ها، شنیدن و دیدن آثار موسیقی با کمک انواع صفحات امروزی چون سی دی ها، دی وی دی ها و ... میتواند حاصل شود.

و بعد از آن فرد باید صادقانه به این نتیجه برسد که نوای کدام ساز و یا صوت حاصله از چه سبک موسیقیایی او را بی تاب میکند و به سوی خود میکشاند.

بسیاری با صوت های کشیده و آواز ... سازهایی ... ویلن یا کمانچه محسور میشوند و بسیاری دبگر صوت حاصله از سازهای بادی مانند نی، دودوک، فلوت ریکوردر یا فلوت کلیددار آن ها را تحت تاثیر قرار میدهد.

عده ای دیگر کوبه ای ها و بعضی نیز صدای سازی چون پیانو که جزو خانواده سازهای زهی کوبه ای کلاریدای ....است را میپسندند و از آن آرامش میگیرند.

گاهی پیش میاید بعد از انجام تمام این مراحل هنرجو سوال میپرسد که با اینکه فلان ساز را دوست دارم اما به نظر می آید که نواختنش سخت باشد، نظر شما چیست؟

در جواب این سوال باید بگویم، نواختن صحیح و هنرمندانه ی هر کدام از سازها به نوبه خود کار دشواری است و در این راه سخت فقط عشق و علاقه میتواند انگیزه لازم برای رسیدن به هدف را تامین کند و سختی و آسانی تعیین کردن برای ویژگیهای نواختن یک ساز کاملا مرتبط با میزان انگیزه و نیروی محرکه درونی فرد است و مسیر نواختن همه سازها برای رسیدن به مرحله استادی و هنرمندی بسیار راه دشواری است و اینگونه تقسیم بندی ها که در جامعه بسیار معمول است برای انتخاب ساز تعیین کننده نیست.

چه بسا که فردی از روی راحتی سازی را انتخاب کند که برایش حالت اعجاز یا بی تابی نداشته باشد و از همین رو در نظرش بسیار سخت و دست نیافتنی بیاید و همین موضوع به علاوه عدم علاقگی اش به این ساز، او را از دنیای موسیقی به یکباره دور کند و برعکس کسی از روی علاقه حتی در سن بالا با تمرینات منظم به نواختن سازی مشکل بپردازد، بسیار زودتر از حد تصور به هدف مورد نظر نزدیک و در نهایت به آن خواهد رسید.

پس نتیجه میگیریم که برای تعیین ساز موسیقی مناسب در ابتدا باید با صوت و طنین انواع سازها آشنا بود و بعد از آن به سراغ حرف دل رفت و صادقانه ساز موسیقیایی را انتخاب کرد که بر جان و دل مینشیند و بی تابی معنوی می آفریند

با آموزشگاه موسیقی غرب تهران،آموزشگاه زاویه، همراه باشید.