چگونه موسیقی را درک کنیم ؟

چگونه موسیقی را درک کنیم ؟

تقریبا همه موسیقی و آموزش پیانو را دوست دارند. سلیقه ها ممکن است مختلف باشد، غالب مردم می توانند چیزی را به خاطر ارضای سلیقه و تمایل خود، در دنیای پهناور موسیقی بیابند: سنفونی، اپرا، موسیقی مجلسی، یا موسیقی(عامیانه) مانند (جاز)،(موسیقی محلی)، (موسیقی گاو بازان)، یا (راک) بی تردید تمام مردم علاقه مند به یک نوع موسیقی نیستند.

بعضی باخ را ترجیح می دهند، تعدادی استونز را ئ برخی هردو. متاسفانه مان فرم ها و سبکهای (عامیانه) و (جدی) موسیقی، خطی فاصل کشیده شده، و در بیشتر حالات، آنها که بسیاری از مردم می گویند که آنها از موسیقی به اصطلاح جدی اعراض می کنند، زیرا آن را خوش ندارند، یا نمی فهمند.حتیآنان که با علاقه به موسیقی صفحه و کنسرت گوش می گیرند، محتملا هرگز ندانسته اند چپونهه آن را بشنوند، یا به چیزی گوش داده اند. برای آموزش پیانو کلیک کنید.

ونیز حتی اجراکنندگان موسیقیگاه گوش گرفتن به موسیقی را آنگاه که از اجرای آن فارغند، دشوار می بینند.به این ترتیب هر کس، بدون توجه به زمینه ی موسیقائی یا سلیقه اش، از این که راه گوش کردن به موسیقی را فراگیرد، و بتواند آنرا دقیقتر و حساستر بشنود، از اینکار منتفع خواهد شد. 

خصوصیت هر تجربه موسیقائی بستگی به توانائی ما در(شنیدن) دارد.

اولین قدم در راه پیشرفت قابلیت هنر گوش گرفتن اینست که چگونه نیروی خود را در درک موسیقی متمرکز کنیم.

شهرما، درمغازه ها، در مشاغل اداری، و حتی در خیابان، با موسیقی عجین شده است.  موسیقی متن، مانع فرا گیری هنر گو ش کردن می شود، زیرا هدف آن اینست که مارا از شنیدن دقیق آن منحرف کند.این موسیقی عملا ما را تربیت می کند که (گوش گیرنده) ی آن نباشیم.

مردمی که تمام روز درجاهائی کار می کنند که موسیقی مانند (وزوز زنبور) دائما به گوششان تحمیل می شود، اعتراف می کنند که دیگر موسیقی را نمی شنوند. آنها (در گوشهایشان را به پیروی از غریزه می بندند)، بسیاری از مردم، که در محلی پر سر و صدا زندگی می کنند، به زودی یاد می گیرند، به زودی یاد می گیرند که به آن اساسا گوش ندهند.

سالن کنسرت،اما جای دیگریست. در آنجا ماهمه چیز را در خدمت گوش گرفتن به موسیقی می یابیم. به جای آنکه با عدم دقت ناشی از شنیدن سرو صدائی دائمی و تحمیل شونده درخود فرورویم، به سالن کنسرت می رویم تا به قصد گوش گرفتن به برنامه ای معین و از پیش دانسته، نیروی خویش را تمرکزبخشیم. در آنجا کم و بیش تمام عوامل گیج کننده غائبند، و آن لحظه های معلق سکوت، پیش از آمدن رهبر و آغاز برنامه، توجه ادامه دار ما را به تمرکز کلیه ی نیرو هایمان سوق می دهد.اتمسفر رسمی و ادارمان می کند که ششدانگ حواسمان به موسیقی باشد؛چراغها خاموش می شوند؛حاضران آماده گوش گرفتن هستند.

اما گوش گرفتن اثر بخش، به چیزی بیش تر از تمرکز توجه نیاز دارد. ما باید بدانیم برای چه حدفی گوش می گیریم. گوش گرفتن ابعادی مختلف دارد. ابتدا ما از تاثیر های احساسی اصوات موسیقی لذت می بریم، که علت اساسی آنرا باید در هماهنگی روانی انسان دانست که گونه های مختلف اصوات و حرکات موسیقائی را به هم پیوند می دهد. این پدیده ای طبیعی و قابل قبول است، و به این دلیل ما خصوصیتی داریم که با نوعی معین از موسیقی، به وسیله ی عکس العملی در اماتیک، سازگاری نشان دهیم. موسیقی هیجان بخش تعقیب و شکار، موسیقی ارام و نرم یک صحنه ی عشقیف اصوات سحر انگیزی که لحظه های تعلیق ماررا می افزایند، انواع معین این موسیقی هستند.

موسیقیدانان تعلیم دیده از سوی دیگر، به تغییرسطوح تونالیته ها گوش می دهند، به ظرافتکاریهای هارمونیک آهنگسازان مختلف، توجه دارند، یا به آرایشهای منحصر به فرد در کادانسهای موتزارت علاقه نشان می دهند.

این نوع گوش گرفتن نتیجه ی مطالعه و ممارست دراز مدت این هنراست که آنهارا در درک ویژه ی موسیقی ار راه گوش گرفتن یاری می دهد.

اگرچه ما نیازمندیم، که به خاطر افزایش تجربه در گوش گیری موسیقی خود را به ماورای سطح بیرونی این هنر برسانیمف لازم نیست که درک خویش را، تا سطح آن موسیقیدانان تعلیم دیده بالا بریم.

ما می توانیم هنر گوش کردن به موسیقی را، از راه شنیدن عوامل اساسی بیان موسیقی، که برای هر کس، چه قادر به خواندن و نوشتن خط موسیقی باشد یا نباشد میسر است، و ناشنیده نگذاشتن آنها، افزایش دهیم.

مطالب این کتاب برای شماست، هدف آن کمکی به شماستد که گوش گرفتن به موسیقی را فراگیرید، و چنان تنظیم شده است که، پس از خواندن هر نکته از عوامل موسیقی، نمونه ای ثبت شده و مناسب از آن بشنوید. شما به این ترتیب عامل مزبور را عملا تجربه خواهید کرد، بسیار عمیقتر از آنچه در سالن کنسرت احساس می کنید. شما نیازی ندارید به این که موسیقیدان بشوید، بلکه فقط به سادگی، چگونگی گوش گرفتن و لذت بردن از موسیقی را فرا خواهید گرفت.