تفاوت ارف با دیگر روش های آموزشی

مقدمه

ارف- شول ورک یا موسیقی برای کودکان روش آموزشی ای است که اساس آن هماهنگی بن سازه های موسیقی از راه بیان، آوازخوانی، بازی و حرکت است. کارل ارف این رهیافت را همچون پرورش و تکثیر( گل وحشی) می داند که هویت اصلی خود را از دست نمی‌دهد. او (موسیقی ذاتی) را مورد بحث قرار می دهد، همان موسیقی ای که خود جوش است و در همین نزدیکی - روی زمین است. ارف معتقد است موسیقی ذاتی حاصل اجرای یک نوازنده حرفه‌ای نیست، بلکه موسیقی است که در لحظه و با همکاری گروه ساخته و اجرا می‌شود. شاید معلمی که دوره های آموزشی ارف را نگذرانده است بپرسد : « تفاوت این روش با دیگر روش های موجود آموزشی چیست ؟» بهترین پاسخ به این پرسش تمرکز روی عناصر سازنده ی روش آموزشی ارف است.

در رهیافت ارف، تجربه مقدم بر مفهوم سازی است.مثلا، ساخت مایه هایی که در پایه دوم به کودکان ارائه می شود باید در جمله هایی با اندازه ضرب چنگ، در متر ٤/۲ باشد. اگر معلم این الگوی نمونه را پیوسته در یک شعر، تکرار دست زدن، و تمرین های حرکتی ارائه کند، کودکان به طور ناخودآگاه این ساختار را درک خواهند کرد. درشیوه های رایج آموزش موسیقی نشانه های ریتمیک و ملودیک نقطه شروع آموزش هستند و کودک از طریق شیوه ی قیاسی نسبت به موسیقی آگاهی کسب میکند. ارف - شول ورک رهیافتی استقرایی که تجربه های چندگانه ی کلام، ریتم، آواز خوانی، حرکت و نوازندگی به ‌دقت در طرح درس ها متمرکز شده اند. در نتیجه کودکان موسیقی را می سازند و در آن مشارکت می کنند. شیوه هایی برای نوشتن موسیقی به تفصیل معرفی شده اند تا زمانی که کودک به راهی برای یادآوری آنچه انجام داده نیاز دارد در دسترس باشند.

شکوفایی استعداد

 

به منظور آگاهی از چگونگی آموزش کودکان، معلمان نیازمند شناخت دقیق طبیعت و استعدادهای درونی کودکان هستند. شاگر معلمی، برای مثال، اوستیناتوهای چند گانه را به بچه های ۶ ساله ارائه کند، آنها موفق به یادگیری آن نخواهند شد، زیرا آمادگی ذهنی لازم برای این کار سنگین را ندارند. اما از سوی دیگر اگر معلمی در ساختاری خلاق، جستجوی صداسازی را شروع کند، کودکان موفق خواهند بود. به همین ترتیب، اگر از کودکی ده سال بخواهیم بر مبنای فاصله کوتاه و نزدیک سوم کوچک سل – می (آواز معروف دوران کودکی) بخواند او ناراحت میود زیرا، از دیدگاه روانشناسانه،این عمل مناسب سن او نیست. معلم باید در زمینه ی آوازخوانی، ریتم، کلام و حرکت، آگاهی های لازم را درباره ی فعالیت های مناسب هرگروه سنی داشته باشد.

آواز خوانی

همه معلمان روش ارف باید از ابتدا را روی آوازخوانی تمرکز کنند، این حقیقت که سر کلاسها ساز موجود است نباید بهانه‌ای برای عدم پرورش صدای آوازی باشد. در دوره کودکستان، در هر درس باید بازی هایی برای هماهنگ سازی صدا ها در نظر گرفت. بچه ها، همچنین، توانایی گوش کردن و بازخوانی دقیق الگوی ملودیک ای را که معلم می خواند داشته باشند. این الگوها باید پیوسته با ملودی های محلی مناسب جهت تقویت رپرتوار یا دانسته های ملودیک که هنرجویان ارائه شود. همزمان با رشد کودکان، آواز خوانی آنها نیز باید شامل استفاده از چیز هایی مانند نشانه های دست کرون.( ۱۸۸۰ - ۱۸۱۶ )و تجسم ملودی‌ها باشد. آنها باید بخش‌های آوازی تمرین را در فاصله سوم بخوانند، هر چند که در تمام تمرین های آواز خوانی، معلم باید از وسعت صدای مطلوب برای بچه ها در هر گروه سنی آگاهی داشته باشد و روی نحوه صحیح نشستن یا ایستادن، نفس گیری، تلفظ و صدای واضح و بدون گرفتگی و انقباض تمرکز کند. معلم خلاق روش ارف راههای بسیاری برای رهیافت پرورش صدای آوازی استفاده می کند.

ریتم

در روش آموزشی ارف، ریتم نخستین جزء سازنده بیان موسیقیایی است. کودکان به طور طبیعی از بدنشان به عنوان وسیله ای برای بیان ریتم استفاده میکنند. دست زدن، روی زانو زدن، بشکن زدن یا پا زدن راه های ریتمیکی است که می توان از بدن استفاده کرد. از ریتم های بدنی یا بدن ضرب می توان برای همراهی شعرهای قافیه دار، آوازها یا بازی ها استفاده کرد. به بیان دیگر، ریتم را می‌توان از راه حرکت، افزودن اوستیناتو ها یا ساز های همراهی کننده به سازهای ضربی ارف تجربه کرد.

هارمونی

بردون، همراهی ابتدایی و یکی از تکیه گاه های اصلی ارف – شول ورک است.همراهی ای که اساس آن درجه های اول و پنجم گام است. (برای مثال، بردون گام فا ماژور، فا و دو است.) فاصله پنجم های باز صدای کودکانه دارند و به عنوان یک همراهی بی‌نظیر هارمونی، اجرای آن برای خردسالان نیز آسان است. بردون را می توان با همه ملودی هایی که اساس آنها گام پنتاتونیک کامل (دو - ر - می - سل -لا ) است نیز به کار برد. بردون، زیر ملودی اجرا می شود و پس زمینه ای مناسب و اساسی را برای آموزش آواز فراهم می‌کند. تکنیک بردون که شاید سابقه ای بیش از پولی فونی در ترتیب تاریخ موسیقی دارد، در صدا طبیعی و اساسی است هارمونی موازی از بردون می آید. بعدا در توالی موسیقی، هارمونی شامل همراهی کردن و سرانجام هارمونیزه کردن سنتی درجه های I-Vو I-IV-V میشود.

فرم

فرم مهمترین بن مایه یا عنصر ساخت موسیقی گروهی است. فرم ساختاری است که به آموزش ارف انسجام می بخشد. اصل اساسی آموزش این است که کلیت باید نشان داده شود. این کلیت ممکن است خواندن یک ملودی یا دکلمه ی شعری موزون یا یک حکایت باشد. مربی باید ساخت مایه های آموزشی را به طور شفاهی ( یا از حفظ) ارائه کند یا از تصویری برای واژه ها یا ملودی یا هر دو استفاده کند. در آموزش این کلیت، معلم باید یکبار گزیده ی کاملی از ساخت مایه های آموزشی اش را برای کلاس فراهم کند و به تمام شاگردان برداشت جامعی ارائه دهد. در این بخش، مهارت معلم حرف اول را میزند. معلم خلاق باید راه های گوناگون آموزش ساخت مایه ها را بشناسد و هر کودک با کسب خودباوری بتواند بدون هیچ مشکلی براین ساخت مایه ها تسلط یابد.

معلم باید در نهایت جمله ها را ترکیب کند و به جمع بندی گزینه ها باز گردد. این همان چیزی است که به عنوان (روش ارف) شناخته می شود. همه کودکان پیش از استفاده از سازها، باید به کمک بدن ضرب (بشکن زدن، دست زدن و غیره) نواختن بخش خود را بیاموزند. این عمل مطمئن ترین راه است تا همه بتوانند در تکنیک مسلط شود نه اینکه تعدادی کودک مستعد پیشرفت کنند. از این گذشته، فرم یا توسط معلم مطرح می‌شود یا از ایده‌هایی که از سوی بچه ها برای فرم پیشنهاد شده است، استفاده می شود. اگر این قسمت درس یک شعر باشد، فرم آن باید به این شکل باشد: الف) شعر با نوسان صدا و اوستیناتوی بدن ضرب الف ۱) انتقال ریتم شعر روی سازهای ضربی بدون کوک الف ۲) شعر با اوستیناتوی بدن ضرب.

صدا

روش استفاده از ساز های ارف مانند همه سازهای آموزشی است، ولی مزیت آنها ساختن دنیایی از صداهایی است که فوق العاده شعرگونه اند. به عنوان سازگاهی (گروه‌ نوازی ترکیبی)، از طبل ها، زنگوله ها، دقک ها، زیلوفون ها، گلوکن اشپیل ها و متالوفون ها، آنها دارای رنگ صدایی با وسعت چشمگیری هستند. از این ساز ها می توان برای ساختن صدای پس زمینه ای ملایم و نرم، همراهی گرم و قوی، تاثیر قوی و همیشگی یا همراهی ساده ای برای آواز کودکان استفاده کرد. صدای آن‌ها جادویی است اما مانع از تصویرپردازی ذهنی کودک نمی شود.

حرکت و جنبش

کودکان دوست دارند خود را با حرکت بیان کنند. یک مربی خوب روش ارف چارچوبی برای تجربه هر نوع حرکت و جنبش فراهم می‌کند. دامنه کار بسیار وسیع است و شامل آموزش بدن ضرب ها (بشکن زدن، دست زدن، پا زدن و غیره) همراهی حرکات های بدنی با آوازخوانی، حرکتهای ایمایی با بدن، حرکت های خلاق البته حرکات موزون می شود. حرکت، توضیح بصری مفاهیم موسیقیایی و مهمترین جز در توصیف خلاقانه است. حرکت باید به واسطه کند و کاو کودک حمایت و پرورش داده شود تا بتوان برای هنرجویان در رده سنی بالاتر، فرم ظاهر را ارائه کرد.

خلاقیت در ارف

بازآفرینی موسیقی برای کودک عملی ساده نیست. او برای بیان خویش به شیوه ی خود، نیازمند فرصت است و در هر درس زمانی باید برای بروز خلاقیت در نظر گرفته شود. این شیوه ها می توانند به سادگی حرکت فردی خلاق یا مهیا کردن پس زمینه ی رنگ صدایی برای حرکت خلاق دیگران باشد. برای هنرجویان بزرگتر، دامنه خلاقیت تا حد تکنیک سوال و جواب در بداهه نوازی یا ساختن ملودی برای شعر یا داستان گسترش می‌یابد. معلم خوب زبان را در اختیار کودک قرار می‌دهد - زبان موسیقی - و پس از آن هنرجو با استفاده از آن زبان راه هایی را برای بیان خویش می‌یابد.

ادراک و شناخت

هر چند ماه در برنامه آموزشی خویش باید شادی را نیز در نظر داشته باشیم و روی فعالیت جمعی و همکاری تمرکز کنیم، نباید از ادراک و شناخت نیز غافل شویم. آموزش موسیقی مناسب، باید شامل یادگیری آگاهانه باشد. راه های بسیار زیادی برای معرفی نظریه های ریتم و ملودی به کودکان وجود دارد و این نظریه ها در درس هایی که به دقت طراحی شده اند انعکاس می یابند. کودکان در سال های بالاتر از دوره مقدماتی باید توانایی انتقال نماد به صدا و صدا به نماز را داشته باشند.

جاذبه جهانی

سازگاه یا مجموعه سازهای موسیقی،از سازهای قدیمی اروپایی ( ریکوردر، گلوکن اشپیل، سازهای دوران رنسانس)، آفریقایی (زیلوفون، طبل و سازهای چوبی )، آسیایی (متالوفون و دیگر ساز های ضربی فلزی)و آمریکایی ( مجموعه ساز های ضربی جز، باس و ساز های ضربی آمریکای لاتین) الهام گرفته شده بود. روش ارف به این دلیل در سراسر جهان فراگیر شد که هر کس می‌توانست موسیقی سنتی خود را با استفاده از سازهای ضربی ارف به شکلی صحیح بازآفرینی کند. در کتاب های اصلی موسیقی برای کودکان، و گونیلد کیتمان مدلهایی را برای معلمان فراهم کردند. واژه (مدل) فقط اشاره به یک مثال نیست، بلکه در بردارنده امکان پیشرفت ترقی و خلاقیت نیز هست. واژه مدل به خودی خود به یک الگو اشاره دارد، الگوی که شاید به روشنی به عنوان الگوی سازگار توضیح داده شود.

ساختار دوره های آموزشی که در تابستان تشکیل می شود چنین است، ارائه مدل های فراوان برای معلم برای استفاده به عنوان نقطه شروع. جنبه ی جذاب آموزش، کاربرد ایده‌های ارف - شول ورک است، هرچند مشکل آن هم هست. برخی از معلمان این رهیافت را همچون روشی فاقد ساختار تفسیر می کنند. یک ساختار دقیق، اگر روند آن مرحله به مرحله مشخص شده باشد، میتواند پرورش عناصر خلاق را تباه کند. به هر حال معلمانی که بر این باورند که در این روش ساختاری وجود ندارد اطلاعات غلط گرفته اند: در اینجا میان ساختار و آزادی توازنی برقرار است که باید در تمام مدت مورد توجه قرار گیرد. رهیافت ارف برای معلمانی که در راه رسیدن به هدف های عالی موسیقیایی، تلاش برای رسیدن به شیوه های جدید را به چالش نمی‌کشند، جذاب است. اگرچه بسیاری از معلمان به دلیل مشاهده ارزش تلفیق آواز خوانی، بازی، حرکت و خلاقیت جذب این ایده ها می شوند، در برخی زمینه ها، به خصوص در حرکت و خلاقیت احساس کمبود می کنند

آنهایی که هر بار قدم کوچکی به موسیقی برای کودکان نزدیک شده‌اند کسانی هستند که با تریس های بی‌پایه روبرو شده‌اند. معلم قابل اعتماد کسی است که می‌دانند حتی بهترین طرح درس هم همیشه کامل و بی نقص نیست. این معلم کسی است که آماده خطر کردن است و سپس درس ها را با دقت ارزشیابی می کند، کسی که رشد خواهد کرد و ارف - شول ورک را شیوه ‌ای برای رشد موسیقیائی می داند.