پیشرفت تاریخی ارف

ارف طی دهه ۱۹۲۰ درگیر آموزش موسیقی بود، یعنی زمانی که امیل ژاک - دالکروز نوآوری های شگفت انگیز اش را می ساخت.ارف تحت تاثیر افکار دالکروز و نیز عوامل مشابه قرار داشت که به شکل گیری تفکرش کمک کرده بود؛ امکان فاصله گرفتن از روش های سنتی و ساخت مایه‌های آموزش موسیقی در کنسرواتوار های موسیقی،جریانی از جذابیت‌هایی در آموزش فیزیکی و ظهور شکل جدیدی از حرکات موزون که امروزه به عنوان حرکات موزون مدرن شناخته می‌شوند. هر دو مرد در علاقه به تئاتر با هم شریک بودند و ارف در اپراخانه‌های مانهایم و دارمشتات کار کرده بود. در این دوره تعدادی از مدارس برای آموزش ژیمناستیک و حرکات موزون آغاز به کار کردند. مدرسه گونتر که در ۱۹۲۴ در مونیخ و با همکاری دوروتی گونتر تاسیس شد، به سایر مدارسی که هدفشان ترکیب تمرین موسیقی با تمرین ژیمناستیک حرکات موزون بود، شباهتی نداشت. «به همان نسبت که آموزش سازی و حرکات موزون شول ورک رشد می کرد، ساخت مایه های موسیقیایی نیز برای آنها طراحی می‌شد.

از همه اجرا کنندگان حرکات موضوع انتظار می‌رفت که همه سازها را بنوازند و نیز از همه نوازندگان انتظار داشتند که حرکات موزون انجام دهند. گونتر و ارف اعتقاد داشتند که در نتیجه این جابه‌جایی حساسیت به بن سازه های موسیقی افزایش می یابد و واکنش دینامیک تر می شود» این وحدت حرکت و موسیقی کلید مفهومی ارف ازآموزش موسیقی بود. تجربه سالها تدریس او موید این نکته بود که طبیعت موسیقی و حرکات موزون جدایی ناپذیرند، و حاصل آن به رهیافت آموزشی بر اساس دیدگاه وی از موسیقی ذاتی منجر شد. به عنوان یک اصل، هنرجویان وی در مدرسه گونتر برای شغل های حرفه ای موسیقی آماده نمی‌شدند. اغلب آنها در موسیقی مبتدی و تازه کار بودند و آماده می‌شدند تا معلم تربیت بدنی شوند.

به این ترتیب در مواجهه با چالشی مبنی بر نیاز به شروع آموزش آنها به ساده ترین اصول و مبانی شد. ارف در موقعیتی عالی برای تجربه ی ساخت مایه ها و روشهایی قرار داشت که خودش طراحی کرده بود. شول ورک به شکل یک رهیافت گروهی برای آموزش بن سازه های موسیقی شروع به کار کرد. او ضمن کار در مدرسه گونتر، به دنبال اولین و اساسی ترین تجربه های یادگیری در چهارچوب هنر بود. در سال ۱۹۳۰، نخستین ویرایش شول ورک با عنوان( تمرین های ریتمیک و ملودیک) منتشر شد ارف نیز مانند بسیاری از معلمان، کتاب‌ها را وسیله ای برای حفظ و نگهداری ایده هایی می انگاشت که ضمن روند آموزش به وجود می آیند و ممکن است به هر شکلی نادیده گرفته شده و فراموش شود.

ارف در جنگ دوم جهانی

در جریان جنگ دوم جهانی، مدرسه گونتر وسازهای مخصوص از بین رفتند، و کار ارف به عنوان معلم به طور موقت معلق ماند. در ۱۹۴۸ از ارد برای تولید موسیقی ای مشابه آنچه در مدرسه گونتر باز شناسانده بود دعوت به عمل آمد، اما اینبار برای یک سری برنامه‌های آموزشی رادیویی در رادیو باواریا. او طرح آموزشی اش را، به ویژه آنچه برای معلمان تربیت بدنی در نظر گرفته بود، با نگاهی تازه به نیازها و توانایی های کودکان مورد بازنگری قرار داد. فعالیت های همکارش گونیلد کیتمان، که هنرجوی قدیمی مدرسه گونتر نیز بود، در تطبیق شول ورک با گروه های سنی کودکان اهمیت اساسی دارد.

برنامه رادیویی پنج سال ادامه یافت. دوره های تجربی با کودکان موتسارتیوم سالزبورگ شروع شد. ارف – شول ورک با حضور کیتمان و معلمان دیگر، خیلی زود برخی ثابت از برنامه تحصیلی آنجا شد. سالزبورگ به مرکزی برای شول ورک تبدیل شد و جامعیت برنامه‌های آن عامل مهم گسترش این روش به کشورهای دیگر بود. امروزه انستیتو آموزش ارف که در ۱۹۶۳ در سالزبورک تاسیس شد، به معلمان از بخش‌های زیادی از جهان، آموزش‌های به این روش ارائه می‌دهد. پیشگامان رواج شول ورک در کشور های دیگر، دورین هال و آرنولد والتر در کانادا، دانیل هولدن در سوئیس، مینا رونفلد در دانمارک ونائوهیرو فوکویی در ژاپن بودند.

ارف و کتاب

در حال حاضر چندین کتاب به زبان انگلیسی وجود دارد که به طرز چشمگیری از ساخت مایه های چاپ آلمانی کتاب موسیقی برای کودکان استفاده کرده است. از جمله آنها می‌توان به ویرایش کانادایی هال - والتر و ویرایش انگلیسی مارگارت موری اشاره کرد. ویرایش آمریکایی که توسط دکتر هرمان رگنر از انستیتوی ارف ویراسته شده شامل تمرین‌ها، آوازها، طرح درس ها و مقاله هایی است که توسط تنی چند از معلمان ارائه شده است. انجمن ارف آمریکا که در ۱۹۶۸ تاسیس شده است، بیش از ۴ هزار عضو دارد و فصل نامه ای به نام ارف اکو را منتشر می‌کند. برخی معلمان امکان ادغام ارف – شول ورک با آموزش تونیک سل - فا کدای را مورد بررسی قرار دادند. پیشگامان هر دو حرکت از کار یکدیگر بازدید کردند و اطلاعاتی آموختند، چنانکه ویلهلم کلر اشاره کرد. «شاید جالب توجه باشد که به تاریخ کوتاه ارتباط میان همکاران مجارستانی و همکاری انستیتو کدای و ارف توجه کنیم. این ارتباط هرچه بیشتر می شد تفاوت میان ارف – شول ورک و (روش کدای) بیشتر مشخص می شد.

در آخرین سال زندگی کدای، انستیتو ارف امکان برقراری و گسترش ارتباط با او و تنی چند از همکارانش را پیدا کرد – گایور فریس، دگکتر ژوزف پتر، دکتر اتو بوری، ایسوانا گال، کاتلین فورای و دیگران. نخستین دیدارها با معلمان موسیقی مجارستانی در طول یک هفته کنفرانس سالانه (آموزش موسیقی) در گراتس اتریش انجام شد که من و دکتر هرمان رگنر نیز در آن شرکت کردیم این ملاقات ها در کنفرانس ISME در بوداپست ادامه یافته و من در آن کنفرانس، در سخنرانی خود بر آموزش بنیادی موسیقی و اهمیت آن به عنوان سرآغاز موسیقی مدرن تاکید کردم. بعد از آن گفت و گویی با زولتان کودای در مورد سازهای ارف انجام دادم. کودای گفت که مجموعه ای از سازهای ارف را برای مدرسه ای در شهری از مجارستان خریده است و اینکه او صدای زیلوفون ها را بیشتر از صدای گلوکن اشپیل ها دوست دارد. در ادامه همین دیدارها بود که در ۱۹۶۵ در شهر بوداپست به منظور آگاهی از تجربه‌ها تجربه آموزش موسیقی بر اساس دیدگاه های کودای، ملاقاتی با دکتر رگنر و پروفسور والدمن از تروسینگن انجام شد.»

فلسفه و ارف

برای هماهنگی با فلسفه ارف، هر فرهنگی باید برنامه آموزشی شول ورک را بر اساس سنت فرهنگ قومی کودکان آن سرزمین بنا کند. به نظر می‌رسد ارف تصور می ‌کرد که فلسفه و بیشتر راهکارها (تکنیک ها) تقریباً در هر کشوری قابل استفاده هستند. با این وجود ساختمایه ها به طور تنگاتنگی با داستان ها، شعرها، بازی ها و آوازهای کودکانه ی هر فرهنگ خاص ارتباط دارند، به گونه ای که اقتباس از آنها بدون هیچ تغییری بسیار بی مورد و نابجا به نظر می‌رسد. برای هدایت و رسیدن به شول ورک معلمان قواعد و راهکارهای (تکنیک های آموزشی) را آموختند و سپس آنها را با توجه به ساخت مایه های مناسب برای هر ملیتی به رپرتوار آموزشی آن فرهنگ تبدیل کرده‌اند. با وجودی که ارف برای اولین بخش درس، از آوازهایی در مورد پنتاتونیک استفاده های وسیعی می‌کرد و به عقیده او این مد ارتباط نزدیکی با زندگی موسیقیایی کودک خردسال دارد، گردآوری آوازهای پنتاتونیک بومی برای استفاده در آموزش زیرکانه ارف منطقی به نظر می‌رسد. کسانی که تجربه گسترده ای در آموزش شول ورک دارند همگی بر این باورند که موسیقی محلی آمریکا شامل گنجینه ای از آوازها و بازیهای آواز خوانی پنتاتونیک است.